لغت نامه

28 پست

محبوب

حق تعالی را گویند وقتی که مستغنی از دوستی دانند او را مطلقاً بی‌ قید.

مطلوب

حق تعالی را گویند، وقتی‌ که جوینده عاجزتر از آن باشد که به دوستی منسوب بود.

طالب

جوینده حق را گویند، از راه عبودیت و محمدت کمال، نه از روی دوستی.

محب

صاحب محبت را گویند، وقتی که مستغنی از دوستی دانند، با حق تعالی

محبت

دوستی را گویند، بی‌سبب و علاقه و بی‌حرکتی، با حق سبحانه و تعالی.

اتحاد

عبارت است از شهود حقِ واحدِ مطلقی که به حق، کل به او موجود است

مهر

میل به اصل خود است با وجود علم و آگاهی

آرزو

میل است به اصل خود

میل

رجوع را گویند به اصل خود

وارد

هرچه از معانی که بدون کوشش بنده بر قلب می ریزد.

خواطر / خاطر

خطاب و یا واردی که در آن عمل بنده دخالتی ندارد

هواجس

عبارت است از خواطر نفسانی

هوی

میلِ نفس به مقتضیات طبیعت و روی گردانیدن از جهت عُلوّ، به واسطۀ توجه به جانب پست.

الف

اشاره است به ذات احدیت، یعنی حق تعالی

فتوت

بجوانمردی و آزادگی زیستن.