کم ترین مقام اُنس آن است که اگر او را به آتش اندرازند غایب نگردد از آن کسی که او را با وی اُنس افتاده است
موضوعات
پرسیدند که انس چیست؟ گفت: حشمت برخاستن و هیبت برجای داشتن است.
معنی ارتفاع حشمت آن باشد که رجاء بر این بنده غالب تر از خوف گردد
محبت میل کردن دل است
و این آن باشد که دل بنده سوی خدای عزّوجلّ گراید و سوی چیزی که مر خدای را است عزّوجلّ بی تکلّف.
در باب « تصوف » می گوید:
آنان مردمانی هستند که خدا را بر هر چیز دیگری برگزیده
و خدای متعال نیز آنان را بر همه چیز برگزیده است.
اَلصُّوفِی کَالأرضِ، یُطرَحُ عَلیها کُلُّ قبیح
وَلا یُخرَجُ مِنها الّا کُلُّ مَلیحٍ
«صوفی» چون زمین باشد،
که پلیدی دریافت می کند،
و پاکی باز می دهد.
توحید به عرف صوفی ای صاحب سیر
تخلیص دل از توجه اوست به غیر
رمزی ز نهایت مقامات طیور
گفتم به تو گر فهم کنی منطق الطیر
آن چنان کز فقر می ترسند خلق
زیر آب شور رفته تا به حلق
گر بترسندی از آن فقر آفرین
گنجهاشان کشف گشتی در زمین
گفته است: « صوفی » آنست که:
خود را از جمله تیرگیها و تاریکیها پاک کند،
و از فکرت صافی اندرون خود را پر کند، و از خلق بگریزد، و در حضرت عزّت آویزد، و در پیش نظر او زر و سیم و کلوخ و سنگ یکسان باشد.
گفته است:
اَلدُّخُولُ فِی کُلَّ خُلقٍ سَنِيٌ
و الخُرُوجُ عَن کُلَّ خُلقٍ دَنِیّ
یعنی: « صوفی » آنست که:
خود را پاک کنند از اخلاق ذیمه و
به اخلاق حمیده خود را آراسته کنند
گفته است:
صفت « صوفی » آن است که:
چون نیابد آرامیده باشد، و
چون بیابد ببخشد و ایثار کند
در باب « توبه » می گوید:
عوام از گناهان خویش توبه می کنند،
و خواص از غفلت خویش.
گفته است که: « توبه »
اصل جمله مقامات و کلید همه حال هاست و اول مقام سالکان است، و توبه مانند زمین است بنا را، هر کسی که وی را زمین نباشد او را بنا نباشد، همچنین هر آنکس که وی را توبه نباشد، او را هیچ نباشد.
« توبه عارف از نسیان منت است »
ونسیان منت را ۳ نشان است
۱. چشم احتقار از خود برگرفتن
۲. حال خود را قیمت نهادن
۳. از شادی آشنایی فرو ایستادن
« توبه عاصی از اندک دیدن معصیت است »
و اندک دیدن معصیت را ۳ نشان است
۱. خود را مستحق آمرزش دیدن
۲. بر اضرار آرام گرفتن
۳. با بدان الفت داشتن
« توبه مطیع از بسیار دیدن طاعت است »
و بسیار دیدن طاعت را ۳ نشان است
۱. خود را به کردار خود ناجی دیدن
۲. مقصر آن را به چشم خاری نگریستن
۳. عیب کردار خود باز ناجستن