«قَالَ بعض الشُّيُوخ حقائق الْإِيمَان أَرْبَعَة تَوْحِيد بِلَا حد وَذكر بِلَا بت وَحَال بِلَا نعت وَوجد بِلَا وَقت».
بعضی از شیوخ گفته اند که ارکان ایمان چهار است:
توحید بی حد، و ذکر بی قطع،
و حال بی نعت، و وجد بی وقت.
منابع و مآخذ
«و سئل امیرالمؤمنین على بن أَبى طَالب رضى الله عَنهُ و کرم الله وجهه عن الزهد فقال هُوَ أَن لَا یبالى من أكل الدُّنْيَا من مُؤمن أَو كَافِر».
گفت زاهد آن است که باک ندارد
از آنکه دنیا را که خورد مؤمن یا کافر.
بدان که زهد اصل همه چیزها است و اصلی است همه احوالهای پسندیده را، و اول مقامی از مقامهای مریدان زهد است. هرکه این اصل استوار کرده باشد بنای همه کارها بر او درست آید، و هرکه اصل زهد استوار نکرده باشد بنای دیگر احوال بر او درست نیاید، از بهر آنکه پیغمبر علیه السلام گفته است «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ». چون دوستی دنیا سر جملۀ گناهان است، ترک دنیا سر جملۀ طاعتها باشد.
اما دلیل عقلی آن است که هرکه را آدب ظاهر بیش دیدیم صفوت باطن بیش دیدیم. نبینی که چون انبیا علیهم السلام از همه خلق صحیح باطن تر اند به ظاهر با آدب تر و با حرمت تر اند. و در شاهد نیز همچنین است که هر که با آدب تر است به ملوک نزدیکتر است، و هرکه بی آدب تر است دور تر است. پس شریعت آداب نگاه داشتن است. و صحت باطن قرب حق است. و هرکه را آدب بیشتر است قرب بیشتر است.
علوم صوفیان علوم احوال است، و احوال مواریث اعمال است، و احوال نیاید مگر از کسی که اعمال درست کرده باشد.
و معنی اعمال اقامت شریعت است،
و معنی احوال صفوت سر است.
«وهی التی تختص بعلم الاشارة»
این علم خواطر و مشاهدات و مکاشفات
اختصاص است به آن که او را
علم اشارت خوانند.
و این یک چیز (قلب) را دو نام است، و سه درجه است، و چهار منزلت است، و پنج کرامت است، و شش حال است،
و هفت مرتبت است، و هشت مقام است، و نه صفت است، و ده وقت است.
ای در همه شان ذات تو پاک از همه شَین
نی در حق تو کِیف توان گفت نه اَین
از روی تعقُّل همه غیرند صفات
با ذات تو وز روی تحقّق همه عَین
مقصود همه کون، وجود رویت
وین خلق بجملگی طفیل کویت
ایمان موَّحِدان ز حسن رویت
کفر همه کافران ز زلف مویت
رخ گرچه نمی نمائیم سال به سال
حاشا که بُوَد مهرِ تو را وَهمِ زوال
دارم همه جا با همه کس در همه حال
در دل زِ تو آرزو و در دیده خیال
ماییم به راه عشق پویان همه عمر
وصل تو به جد و جهد جویان همه عمر
یک چشم زدن خیال تو پیش نظر
بهتر که جمال خوب رویان همه عمر
مولانا نورالدین عبدالرحمن جامی
(۸۱۷ – ۸۹۸ هجری قمری)
علم به معرفت ثابت گردد و عقل به علم ثابت گردد
و باز معرفت به ذات خویش ثابت گردد.
المعرفة هی المعرفة بالجهل
معرفت آن است که به جهل خود عارف شوی.
Gnosis is the gnosis of (your) Ignorance
خدای تعالی را به اکراه طاعت ندارند،
و اندر وی به غلبه عاصی نتوان گشتن،
و حق تعالی بندگان را اندر مملکت خویش
مهمل به جای نگذارد تا هر چه خواهند کنند.